۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

فانوس


چه زیبا گفت آن بزرگ مرد ایرانی :

ستیز من تنها با تاریکی است

وبرای ستیز با تاریکی ،

شمشیر به روی تاریکی نمی کشم ،

فانوس می افروزم .

چهار گروه انسانها از دید دکتر علی شریعتی

1- آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند:

حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن هاست که قابل فهم میشوند،بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

2- آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند:

مردگانی متحرک در جهان . خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند. بی شخصیتند و بی اعتبار.هرگز به چشم نمی آیند.مرده و زنده شان یکی است .

3- آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند.

آدم های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیر شان را می گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می مانند.دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قایلیم.

4- آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هستند:

شگفت انگیز ترین آدمها . در زمان بودنشان چنان قدرتمند و با شکوهند که ما نمی توانیم حضورشان را دریابیم .آما وقتی که از پیش ما می روند نرم نرم ، آهسته آهسته درک می کنیم . باز می شناسیم . می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می خواستند. ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم .هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند. اختیار از ما سلب می شود . سکوت می کنیم و غرق در حضور آنان مست می شویم و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم.

شاید تعداد این ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.

و ما از کدام دسته ایم؟

سر آغاز


پروردگارا !
در همه ی کارها تو یار و یاور منی
بارالها !
از تو می خواهم توفیق انجام اعمالی که خشنودی تو در آن است به من عنایت فرمایی