۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

اندرزهاي كوروش کبیر به سربازانش



سربازان خویش را چنین وصیت کردم.بیداران و آزادگان را نیازارید،مردمان مرا نیازارید.زنان و مادران ما را نیازارید.سربازان خردمند من مراقب مرزها و خان و مان من اند.و من سربازانم را دوست می دارم و به انان آموخته ام که راست گوی و درست کردار برآیند.و به سربازانم چنین گفته ام که هرگز هیچ شکست خورده ای را تحقیر نکنیدو هیچ اسیری را دشنام ندهید.زیرا مدارا مکتب من است.و به سپاهیان خویش گفتم چون به شهرها در آییدشکست خوردگان را گرامی بدارید و با مردمان مهربانی کنید.هر او که کودکی را هراسان کند، هر او که دل انسانی را بلرزاند به سختی کیفرش خواهم داد.زیرا مدارا مکتب من است. بابل به دست من افتاد و چون به بابل شدیم سربازان و پارسیان خویش را گفتم دست به هیچ دامنی دراز نکنید.زنان و کودکان در پناه من اند.خاموشان و خستگان در پناه من اند.شکست خوردگان در پناه من اند.سلوک سربازان من سلوک پارسیان سرزمین من است و ما برای ازادی مردمان امده ایم.تنها ترانه و شادمانی باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر